نقد و بررسی «چرخ دنده های جنگ: داوری»؛ مردم می توانند پرواز کنند
بهترين و برترين بازي ها تقديم به تمام بازي خورها
تاریخ : سه شنبه 20 فروردين 1392
نویسنده : داني

گیمپلی پیر و خسته

پایه گیمپلی سری بازی های «چرخ دنده های جنگ» “بکش و برو جلو است” و هیچ تغییری در طول بازی به وجود نمی اید تا شاید بازیکن کمی از حالت خسته کننده و تکراری بیرون اید اما این خستگی به شکل ماهرانه ای در نسخه اصلی این سری به رغبت برای ادامه تبدیل می شد چرا که شاهد میان پرده ها و تغییرات وسیع داستانی بودیم اما این بار تنها شاهد یک دفاع از قلعه خیلی ساده و پیش پا افتاده هستیم که به طور یکنواخت در طول بازی تکرار می شود.

شکل طراحی مراحل نسبت به نسخه های اصلی سری نه تنها بهتر نشده است بلکه یکنواخت تر و خسته کننده تر شده است تعداد سلاح ها در بازی زیاد است اما همه ان ها را در نسخه های قبلی به خصوص «چرخ دنده های جنگ ۳» دیده ایم و این به شدت عذاب اور است که در طول یک سری شاهد تکرار های گوناگون باشیم.

کاورگیری همانند گذشته است و تغییری به خود ندیده است و همانند گذشته مثال زدنی است. از مشکلات بزرگ «داوری» دشمنان تکراری ان است تعداد بسیار کمی دشمن جدید از نو طراحی شده و به بازی اضافه شده است که این خود یک ضعف به حساب می اید. اما در کنار تمامی این ضعف ها که همه ی ان ها تکراری شدن بازی است, «داوری» دارای نکات مثبتی هم در گیمپلی می باشد از جمله بخش چند نفره متنوع, رده بندی و ریتینگ در طول مراحل بخش داستانی بازی و حفظ نکات خوب گذشته و تغییر ندادن ان ها.

از موارد دیگری که می توانیم به عنوان یک تکته مثبت از ان یاد کنیم صحنه های شلوغ و پر برخورد بازی است, اینبار شاهد دشمنان بیشتری در یک صحنه خواهید بود و با غافلگیری های بیشتری رو به رو می شوید که شما را به خوبی به چالش می کشد. هوش مصنوعی بازی همانند گذشته در بهترین شکل ممکن قرار دارد دشمنان شما بسیار باهوش هستند و باهوش بودن ان ها به طور حتم رابطه مستقیم با درجه سختی انتخاب شده از سوی شما بستگی دارد. در هر صورت گیمپلی به همان اندازه که نکات منفی دارد نکات مثبتی هم دارد اما مشکل اصلی «داوری» در گیمپلی تکرار است, تکرار!

جلوه ای خیالی

مگر ممکن است «اپیک گیمز» پشت یک بازی باشد و از ان با موتور گرافیکی قدرتمند خود یعنی «انریل انجین» حمایت نکند؟ گرافیک فنی و هنری بازی پیشرفت داشته است اما بخش عظیم این پیشرفت مربوط به نورپردازی و افکت های گوناگون به خصوص اتش می شود که به شدت زیبا کار شده است, بازی پر از جزئیات گوناگون است که در نوع خود جالب توجه است اما به طور حتم نباید منتظر پیشرفتی همانند نسخه سوم این سری باشید چرا که گرافیکی انقلابی پشت بازی نیست اما به شدت بازی دارای گرافیکی قابل قبول است و همانطور که انتظار داشتیم در این قسمت به هیچ وجه شاهد کم کاری نیستیم.

طبق قول هایی که از سوی طراح بخش گرافیکی بازی  مطرح شده بود به لطف پیشرفت بخش Global Illumination (پخش و بازتاب نور و سایه) و سیستم رندرینگ شاهد عنوانی با رنگ های زنده و واقعی هستیم. با پیشرفت این موارد رنگ های بیشتری تولید شد و نورهای روشن پدید امد, افکت Bloom هم ارتقاء پیدا کرد تا اتش واقعی تر جلوه کند. برای پیشرفت کیفیت میان پرده ها از تکنیک post-processing استفاده شده است تا تصاویر زیبا تری را شاهد باشیم. در مجموع اینها از پیشرفت های مهم بخش گرافیکی بازی می باشد.

حماسه فلش بک!

داستان نسخه های قبل سری «چرخ دنده های جنگ» یک روایت حماسی با اتفاقات درام و غم انگیز بسیار زیاد بود و بازیکن را در خود غرق می کرد به خصوص این که شخصیت پردازی همیشه عمیق بوده است تا جایی که بازیکن را تحت تاثیر قرار می داد اما اینبار شاهد داستانی به شدت کلیشه ای هستیم که اصلا برای این سری جالب نیست.

داستان تشکیل شده از فلش بک است, با هر فلش بک در قالب یکی از شخصیت ها از چهار نفر قرار می گیریم که تنها نکته مثبت روایت این شکلی داستان تنوع است نه داستانی عمیق! روایت داستان به قبل از وقایع نسخه سوم بر می گردد, این بار بازیکن در قالب Damon Baird قرار می گیرد(به جز قسمت هایی از بازی) که رهبری گروه۴ نفره Kilo را بر عهده دارد. گروه چهار نفره ای که کمتر به روابط  ان ها پرداخته شده است.

میان پرده همان اول بازی, نشان دهنده این است که گروه Kilo دستگیر شده اند و در راه دادگاه «کلنل» هستند تا برای سرپیچی از دستورات رهبران مورد بازخواست قرار بگیرند از اینجا است که فلش بک ها شروع می شود!

داستان پیش برد نسبتا خوبی دارد اما مثل گذشته سازندگان موفق به خلق صحنه های تاثیرگذار و داستانی عاطفی نشده اند شاید دلیل ان تغییر استودیو سازنده بازی باشد. از موارد قوت داستان بازی دیالوگ های طنز و خنده دار Damon Baird می باشد, در طول بازی شاهد مزه ریختن های باحال Baird خواهید بود که در نوع خود تنوعی برای داستان بازی به شمار می اید!

در بازی شما دو داستان را پیگیری می کنید یکی Judgment که خط اصلی داستان بازی را تشکیل می دهد و دیگری AfterMath. فرق این دو کمپینگ در این است که Judgment وقایع قبل از نسخه سوم بازی را دنبال می کند و نشان می دهد Baird چه داستانی داشته است اما AfterMath وقایع را همزمان با نسخه سوم و مارکوس فنیکس دنبال می کند.

مکمل حماسه

موسیقی بازی مثل همیشه همان چیزی است که باید باشد: “حماسی!” در حین بازی موسیقی های حماسی پخش می شود که واقعا حس خوبی را به بازیکن القاء می کند اما بهتر از ان صداگذاری بازی است که صدای Baird واقعا به شخصیت خلق شده اش می خورد شوخی هایش به چهره اش می نشیند و دیالوگ های که برای او در نظر گرفته شده است با چهره اش مطابقت خوبی دارد. اما سایر شخصیت ها به خوبی Baird صداگذاری عمیقی ندارند و کمی خشک به نظر می رسند اما قابل تحمل اند. صداگذاری بر روی سلاح ها و انفجار ها یا افکت ها بسیاری واقعی به نظر می رسند و حس را القاء می کنند.

به طور کلی «داوری» یک عنوان با هدف ارائه بخش چند نفره جدید, به روز شده و ایراد گیری شده به انتشار رسیده است نه یک بخش تک نفره جدید و کاملا نو, «داوری» در بخش تک نفره و به صورت دقیق تر گیمپلی همان نسخه قبلی است با روایتی متفاوت پس منتظر یک چیز متفاوت با ایده های نو نباشید. «داوری» به عنوان یک بازی خوب در کارنامه People Can Fly به حساب می اید اما نه برای استودیو افسانه ای «اپیک».

۷/۱۰

پلتفرم: Xbox 360

منبع:dbazinews.com


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: نقدبازي ها
برچسب‌ها: نقدبازی های جدید
آخرین مطالب